- گرم تازی
- بشتاب تاختن
معنی گرم تازی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه به شتاب تاخت کند، گرم تازنده
آنکه بشتاب تاخت کند تند تازنده: آن مشرب سرد گرم تاران ترآخور جان خشک بازان... (تحفه العراقین)
ساختن سرم تهیه سرم: کارخانه سرم سازی کرج
اشتلم کردن و رجز خواندن و تهدید کردن دشمن، برای مثال ور گمان گاو تازی دارد اینک حاضرم/ گر نمی تازی نمی دانم هماهنگی مکن (عرفی - لغت نامه - گاوتازی)
شغل و عمل گاو تاز، غالب نشان دادن خود را بر دشمن و سخنان تهدید آمیز گفتن و اشتلم نمودن و ترسانیدن او را: ور گمان گاو تازی داری اینک حاضرم گر نمی تازی بمیدانم هم آهنگی مکن. (عرفی)، لاف و گزاف
جلدی چابکی، سحر خیزی
در قدیم معمول بود (مخصوصا در کاشان) که گرگ را رها میکردند و مردم از پیش او میگریختند
تابنده با حرارت بسیار: بجشن همایون میمون تو چو گشت آفتاب از حمل گرمتاب... (سوزنی)
آنکه مانند گرگ تازد آنکه بهر وله رود: صیادی سگی معلم داشت ازین پهن بری... گرگ تازی نهنگ یازی چون صرصر در صحرا